چند وقت پیش یه مطلب نوشتم اینجا با عنوان تقدیم به آقای میم!
اما امروز می خوام اس ام اس هایی که منجر به اون اتفاق شد رو بنویسم اینجا:
sms اول:
آقای میم... من بدم، خیلی بد. حالم بده. اوضاع مناسبی ندارم. یه جورایی ته خطم. احتمالا دیگه حتی با تو و خانم میم(بعد از اینکه مشکلش حل شد) هم ارتباط نداشته باشم اما بدون یه دوست واقعی بودیو مثل یه برادر بودی برام، هستی و خواهی بود. شرمنده :(
Sms دوم:
سخته جواب اس ام اس کسی که عزیزمه ندم. اس ام اس نده. جوابی ندارم.
Sms سوم:
بیشتر از این توضیحی ندارم :(
Sms چهارم:
شاید یه ماه رمضون حالمو خوب کنه، شاید...
=====
اما آقای میم و خانم میم (که نمیدونم حالمو فهمیده بود اون روزا یا نه) نذاشتن تموم شم.
همین
۱ نظر:
از بازگویی اینها چه هدفی داری؟
ارسال یک نظر